اختلالات خواب
تنها بی خوابی نیست که زندگی روزمره را مختل می کند دیگر اختلالات خواب نیز میتوانند به اندازه بی خوابی مزاحم زندگی ما شوند. در اینجا به اختصاربه چند نمونه از این قبیل اختلالات اشاره می کنیم.
- پرخوابی: در این اختلال فرد به خواب پناه می برد در حالی که به هنگام بیداری کاملا هشیار است. این وضعیت اغلب مواقع وقتی به چشم می خورد که فرد از نوعی بیماری عصبی مانند هیستری رنج می برد. به یاد داشته باشید که در میان افرادی که از پرخوابی در طول روز شکایت دارند برخی از آنان تنها بی خوابی شبانه را جبران می کنند و به بیماری پرخوابی مبتلا نیستند.
- سندرم ژلینو یا نارکولپسی: فردی که از این مشکل رنج می برد در هر ساعتی از روز ممکن است دچار میل شدید و مقاومت ناپذیر خوابیدن شود. در چنین صورتی فرد ۱۵ تا ۲۰ دقیقه به خواب می رود و سپس سرحال و خوشحال از خواب برمی خیزد. این اختلال که در بسیاری از موارد ارثی است ممکن است نشانه ای باشد دال بر وجود بیماری عصبی که در این صورت باید در پی درمان آن برآمد.
- کاتالپسی: اختلالی است که منشا عصبی دارد که در طی آن فرد به ناگاه توانایی های عضلانی خود را به کلی ازدست می دهد و نقش بر زمین می شود. این قبیل حملات ممکن است در پی هیجانات شدید و یا حتی گاهی خنده ها و یا گریه های شدید رخ دهد.
صبح های ناگوار: دیگر اختلالات خواب
خوشبختانه بی خوابی کامل و مداوم پدیده ای است بسیار نادر. چراکه این بیماری ممکن است خیلی زود جان فرد را به خطر اندازد و زندگی اش را تهدید کند. فردی که دچار بی خوابی متوسط است، دوره های به نسبت طولانی و یا کوتاه مدت بد له خواب رفتن دارد.
خواب چنین فردی بسیار سبک است و با کوچکترین صدایی از خواب بر می خیزد.طبیعی است که این شخص در صبح هنگامی که از تشک و بستر بر می خیزد احساس خستگی می کند.
تردیدی وجود ندارد که بی خوابی دایمی می تواند علت بروز افسردگی و یا خستگی های مداوم باشد، زیرا سلامتی انسان در گرو خواب خوب می باشد.
شب ها برای فردی که در گرو بی خوابی می باشد، شبها بسیار طولانی هستند و در نتیجه صبح که از تشک و رختخواب بر می خیزد بسیار عصبی و حساس می باشد.چنین فردی احساس می کند سرش بسیار سنگین است و رنگ چهره اش مانند همیشه نیست و دهانش تلخ مزه می باشد.روان و هشیاری چنین فردی دچار مشکل می شود و هر قدمی که می خواهد بر دارد برایش بسیار مشکل است